علی اکبر عبدالعلیزاده؛ عضو شورای سردبیری روزنامه جام جم در صفحه نخست روزنامه جام جم امروز نوشت: وقتی از جنگ شناختی یا نبرد روایتها سخن میگوییم و آن را نبردی تمامعیار و پیچیدهتر از جنگهای فیزیکی میدانیم، بیش از اینکه به دشمنان فرامرز نظر داشته باشیم، باید به جریانهای داخلی پرخطر توجه کنیم؛ چرا که در این نبرد، خاکریزهای دشمن بیرون مرزهای جغرافیایی نیست، بلکه درست در دل نهادهای داخلی و در میان اقشار جامعه است و سربازان دشمن آنقدر خوب در میان خودیها جا خوش کردهاند که حتی از نظر ظاهری هم قابل شناسایی نیستند.
وی افزود: کار سخت است و به همین خاطر میبینیم با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری و اهل نظر، متاسفانه ساختار رسمی کشور در خطایی مستمر، کمتر از هر محور دیگری به موضوع و موضع فرهنگی توجه دارد.
این عضو شورای سردبیری روزنامه جام جم تاکید کرد: اگر در موضع عمل به «تنظیمگری فضای رسانههای فراگیر» نظر بیندازیم. سپاه ابرهه ای متشکل از برخی افراد رسانهای که ساز مخالفت با قانون و دفاع از هرجومرج و ولنگاری را میزنند و از قضا در رسانههای رسمی، نهادهای دولتی و حاکمیتی حضور دارند، سالها مانع شفافسازی در تعیین مسئولیتها و اختیارات میان دو نهاد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما شدند.
وی افزود: وقتی شفافسازی هم انجام شد و براساس قانون نظارت و تنظیمگری بر پلتفرمها تحتنظر صداوسیما و بازوی اجراییاش «ساترا» درآمد، بازهم دائما شبهه بهراه انداختند و تلاش کردند با تفرقهافکنی و جوسازی بین دو نهاد، آب را گلآلود کنند و ماهی خود را بگیرند. وقتی مجلس ساختار و بودجه ساترا را تصویب کرد، بر طبل این کوبیدند که ساترا هیچ مبنای قانونی ندارد!
عبدالعلی زاده در این یادداشت خاطر نشان ساخت: حالا شورایعالی انقلاب فرهنگی به عنوان نهادی که مصوباتش در حوزه فرهنگ و هنر مصداق قانون است، مصوبهای در قالب فصلالخطاب تصویب کرده اما بازهم بهسرعت، روند تخریبی تازهای میسازند. هنوز امضای مصوبه خشک نشده، سپاه ابرهه، سربازان رسانهاش را بهخط میکند که بر این جایگاه قانونی هم شبهه وارد کند.
وی در پایان یادداشت خود نتیجه گیری کرد: بر این اساس چند نکته قابل فهم است. 1- موضوع پلتفرمها که موضوعی اساسا فرهنگی است، بیش از آنکه من و شما تصور کنیم در نبرد شناختی دشمن مهم است و تنظیمگری آن در این نبرد، باید همواره بلاتکلیف بماند، حتی اگر فونداسیون قوی قانونی داشته باشد.
2- جریانی که در خدمت رقیب است را نه در خاکریز دشمن که باید در خاکریزهای داخلی جستوجو کرد.
3- بیشک اساس و ریشه این جنگ در حوزههای فرهنگی است و نبرد در این هزارتو، سربازان خردمند و مسلط به موضوعات و مجهز به ابزار بصیرت، جریانشناسی و ... میخواهد.
4- امروز دیگر دشمن نیازی به پنهان کاری ندارد و خط و ربط این بازی، آشکارا روی میز است؛ آیا آن روزنامه و رسانه میتواند نسبت به لابیگری روشن و شبههافکنی ضربالاجلی نیروهایش بیواکنش باشد؟ آیا مجلس میتواند در آستانه انتخابات به اظهارات دروغ آن نماینده ترتیب اثر ندهد؟ و دهها سؤال دیگر.
0 دیدگاه